مسابقه ی جهانیِ جذب مغز ها در آموزش عالی

 

 

   
   

www.fekreno.org

   

 

 

   

 

   

 

 

   

 

ارسال کننده :دکتر حسن قاسم زاده

 
     

در آموزش عالی ده ها سال است که دانشگاه های پژوهشی آمريکا در سطح جهان به عنوان پيشگامان جهانی در علوم و مهندسی شناخته شده و از جنگ جهانی دوم تا کنون برحسب کميت و کيفيت آکادميک و نوآوری که ايجاد کرده اند بی رقيب شناخته شده اند.


اما نشانه های فزاينده ای وجود دارد که ساير کشورهای جهان به سرعت در اين جهت به پيش می رانند ـ دانشگاه های جديدی برپا می کنند، دانشگاه های موجود را بهبود می بخشند، سخت برای جذب بهترين داشجويان رقابت می کنند، و دارندگان دکترای آموزش ديده در آمريکا را برای بازگشت به کشور و به کارگرفتن آنان در دانشگاه ها و آزمايشگاه های صنايع خود ترغيب می نمايند.آيا روال بين المللی بر عکس شده است؟


ترديدی وجود ندارد که نهاد آکادميک به نحوی فزاينده جهانی شده است، به ويژه در علوم و مهندسی: نزديک به سه مليون دانشجو اکنون در خارج از کشورهای خود تحصيل می کنند ـ 57 در صد افزايَش صرفاً در دهه ی گذشته. اکنون دانشجويان خارجی اکثريت برنامه های دکترای آمريکا را اشغال کرده اند، که به عنوان مثال 64 در صد دانشجويان دکترای علوم کامپيوتر را تشکيل می دهند. دانشگاه های تسينگهواس (Tsinghuas) و پکن اخيراً جمعاً در زمينه ی تعداد دانشجويانی که برای گذراندن دوره ی دکتری به دانشگاه های آمريکا می روند از دانشگاه کاليفرنيا در برکلی پيش افتاده اند.


اعضای هيأت علمی نيز مدام در حرکت اند. نيمی از فيزيک دانان برجسته ی جهان، ديگر در کشور خود کار نمی کنند. دانشگاه هايی مانند دانشگاه نيويورک و دانشگاه ناتينگهام شعبه ی محلی خود را در خاور ميانه و آسيا تشکيل می دهند. اکنون 162 دانشگاه تابع در سراسر جهان وجود دارد ـ افزايشی 43 در صدی فقط در سه سال گذشته.


همزمان تعداد فزاينده ای از کشورها، از کره جنوبی تا عربستان سعودی، در مسابقه ای سخت و جدی ـ و پر هزينه ـ می کوشند هم کميت و هم کيفيت سطوح تحصيلی خود را با جذب دانشجويان برای ايجاد دانشگاه های پژوهشی که در سطح جهانی قابل رقابت باشند، ارتقا بخشند.


تمام اين رقابت ها منجر به نگرانی در غرب شده است. زمانی باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا، با لحن هشدار دهنده ای در باره ی تهديدی که آمريکا در قبال چنين رقابت آکادميکِ سختی، برای قابليت رقابت با آن روبروست، چنين گفت: اگر می خواهيم اتومبيل های آينده را بسازيم، نمی توانيم شاهد افزايش تعداد دکتری در مهندسی در چين، کره جنوبی و ژاپن باشيم در حالی که در آمريکا اين تعداد رو به کاهش است.


اين نگرانی منحصر به آمريکا نيست. در برخی کشورهای ديگر، نگرانی درباره ی رقابت آموزشی و فرار مغزها منجر به سياست حمايتیِ صِرف شده است. هند و چين کاملاً به نحوی صريح موانع قانونی برای جلوگيری از تشکيل شعب دانشگاه های غربی برای تأمين نيازهای داشجويان داخلی ايجاد کرده اند.


گاهی دانشجويانی که مايل به رفتن به دانشگاه های خارجی اند با موانعي روبرو می شوند. چند سال پيش، رييس يکی از انستيتوهای تکنولوزی با پرستيژ هند، دانشجويان دوره ی کارشناسی را از قبول پذيرش دانشگاه ها يا مؤسسه های صنعتی ـ تجاری منع می کرد.


موانع ديگری در تحرک جهانی نيز وجود دارند که هميشه به نحوی صريح حمايتی نمی باشد، اما همه اثر محدود کردن دست يابی به دانشگاه های سراسر جهان را دارند. به عنوان نمونه، در سال های پس از حمله ی تروريستی 11 سپتامبر، نگرانی هايی، هرچند موجه، منجر به تأخير فوق العاده ی اعطای ويزای دانشجويي و درد سر های ديگری برای خارجيانی که علاقمند به تحصيل در آمريکا هستند، شده است.

 با وجود همه ی اين موانع، تعداد دانشجويان دوباره افزايش يافته است، اما محدوديت ها ی جدی در ويزای کار و اقامت به وجود آورده است که برای بهترين و با هوش ترين دانشجويان جهت تحصيل در آمريکا برانگيزاننده نمی باشد، شايد قدری از نگرانی در باره ی نهاد آکادميک قابل درک باشد، نهاد آکادميک برای همه ی کشورها حائز اهميت است.

 کشورهای جذب کننده مغزها و کشورهای روبرو با فرار مغزها می توانند به شکل هايی متفاوت از جهانی شدن آموزش عالی بهره ببرند. در کشورهای مواجه با فرار مغزها نوعی سياست های حمايتی غير قابل اجتناب است. اما اساساً در سطح جهانی سياست های حمايتیِ آموزشی، اشتباهی بزرک به همان اندازه ی سياست های حمايتیِ اقتصادی است. گسترش دانش يک فرايند بردِ يکی و باختِ ديگری نيست.

به عنوان نمونه، ايجاد دکترای بيش تر و شکوفايي پژوهش در يک کشور از انباره ی يادگيری ديگر کشورها نمی کاهد. برعکس، آن چه را می دانيم و می توانيم انجام دهيم ارتقا می بخشد زيرا دانش حاوی منافع عموم است، دستاوردهای فکری به وسيله ی يک کشور غالباً به سود ديگران است. پژوهش های چين ممکن است به خوبی پايه های ساختاری برای نوآوری به وسيله ی کارآفرينان آمريکا يا کارآفرينان ديگر کشور ها باشد.


از جهانی شدن آموزش عالی بايد استقبال کرد نه اين که ار آن هراسيد. دلايل فراوانی وجود دارد که رقابت جهانی برای استعداد های انسانی، مسابقه برای توليد پژوهش های نوآورانه، فشار برای گسترش دانشگاه ها به کشورهای مختلف، و يورش برای آموزش فارغ التحصيلان با استعدادی که بتوانند اقتصادهای دانش- پايه را تقويت و تحکيم بخشند، برای آمريکا و ديگر کشورها نيز مفيد خواهد بود.


در حقيقت، منافع اقتصادی يک فرهنگ آموزش عالی جهانی حايز اهميت است، درست همان گونه که تجارت آزاد فراورده ها و خدمات ارزان قيمت ايجاد می کند، و در نتيجه هم منافع مصرف کننده و هم توليد کننده ی کارآ را تأمين می کند، رقابت جهانی آکادميک تحرک افراد و ايده ها را تسهيل نموده پيامد های بسيار مثبتی برای افراد، دانشگاه ها و کشور ها به بار می آورد. الگوهای پيچيده ی تحرک و انتقال دانشِ امروز دلالت بر ايجاد شکل جديدی از تجارت آزاد است: تجارت آزاد مغز ها.


آمريکا بايد به جهانی شدن آموزش عالی نه با وحشت و نگرانی که با مجموعه ای از امکانات بنگرد. نه از دست دادن سهم آمريکا از دانشجويان و نه پيدايش رقيبانی در آسيا، اروپا و خاور ميانه به معنی آن است که دانشگاه های آمريکايي در شرف يک افول غير قابل اجتناب اند.


با مقاومت در قبال آسيب های داخلی و خارجی، با تداوم در به کار گرفتن و استقبال از بهترين دانشجويان جهان، با اعزام دانشجويان بيش تری به خارج، با تدوين همکاری پژوهشی با کشورهای ديگر و با تقويت دانشگاه های پژوهشی خود، آمريکا می تواند برتری جا افتاده ی خود را حفظ نموده در عين حال به گسترش مجموعه ی دانش و تمکن جهانی تداوم بخشد


پيام جهانی شدن آکادميک

موانع جهانی شدن مشکلاتی اند که از طريق رقابت فزاينده ای که به وسيله ی افراد، دانشگاه ها و کل ملت ها ايجاد می شود، به وجود می آيند. بعضی دولت ها و دانشگاه هادر سراسر دنيا به رشد آموزش عالی بين مرزها با اقدام های حمايتی صِرف واکنش نشان داده اند. چين و هند به عنوان ايجاد کننده موانع بوروکراتيک در قبال برپا کردن شعبه های دانشگاه های خارجی يا ايجاد همکاری با چنين دانشگاه هايی در کشورشان تلقی شده اند.


ساير کشورها نه بر ممانعت از تشکيل شعب دانشگاه ها که بر جلوگيری از ورود دانشجويان خارجی از تحصيل در کشورشان تأکيد دارند: در مالزی، وزارت آموزش عالی سقفی 5 درصدی برای تحصيل دانشجويان خارجی در دانشگاه های دولتی قرار داده است.

 برخی دانشگاه های هند، دانشجويان خود را از قبول کار و تحصيل در خارج منع کرده اند. می توان اقدام های حمايتی را در آمريکا که مدعی آزادی تحرک دانشجويان و دانشمندان است مشاهده کرد. در عين حال، محدوديت هايي که آمريکا بر کارشناسان مجرب با عنوان حفظ مشاغل در آمريکا قرار داده است، موانعی در جذب دانشمندان با استعداد ايجاد کرده است.


در ديدگاهی گسترده تر، مانع حتی بزرگ تری در راه شکوفايي آموزش عالی جهانی، روانی است: می توان مشاهده کرد که مفهوم متداولی که ملتی که نظام آموزشی آن رو به پيشرفت است خطری برای رقيبان اقتصادی آن به شمار می رود.


اين پديده به ويژه در مورد ترس غرب درباره ی شکوفايي چين و ملت های آسيا قابل مشاهده است. در واقع معمول شده است که درباره ی ادعای تهديدِ، هم آموزشی و هم اقتصادی، که از طريق تعداد کثيری فارغ التحصيلان دکتری در علوم و تکنولوژی توليد شده در اين کشورها موجب نگرانی و حتی وحشت غرب شده است. با آن که اين موجب تحرک بيش تر غرب برای عقب نماندن از شرق است. خلاصه آن است که گويا کوشش سايرملت ها برای ارتقاءِ گنجايش تدريس و تحقيق خود، غرب ممکن است بازنده شود اگر ديگران پيش بيفتند.


اما در ديدی وسيع تر، از جهانی شدن نبايد ترسيد بلکه بايد از آن استقبال کرد. رقابت یرای جذب استعدادهای انسانی، مسابقه برای توليد پژوهش های نوآورانه، حرکت به سوی گسترش دانشگاه ها به کشورهای ديگر و يورش برای تربيت فارغ التحصيلان ماهر و خلاق که بتوانند اقتصادهايی که به نحوی قزاينده دانش- پايه باشند، همه ی اين روندها برای همه ی جهان سودمند خواهند بود.


اين روندها برای همه ی جهان سودمند خواهند بود. سود فکری به و سيله ی يک کشور غالباً برای ديگران سودمند است. تعداد بيش تری از فارغ اتحصيل دکتری در يک کشور از مجموعه ی دانشی که در ديگر کشورها وجود دارد نمی کاهد. تحقيقات در يک کشور به سهولت ممکن است ابزارهايی برای کارآفرينان ديگر کشورها به وجود آورد.


به تدريج که چشم انداز آکادميک جهانی شکلی تازه می گيرد، الگوهای متعارف تحرک، گسترش دانش و رشد اقتصادی تصحيح می شود.
يک مورد نمونه: چند دهه پيش، برخی نگرانی زيادی درباره ی فرار مغزها توسط کشورهای درحال توسعه نشان می دادند که اميد بخش ترين شهروندان شان غالباً در جست و جوی فرصت های آموزشی و زندگی بهتر به روانه ی غرب می شدند.

 اما اخيراً اين عبارت به وسيله ی «گردش مغزها» جايگزين شده است چون بسياری از آنان که کشورشان را ترک کرده بودند شروع به بازگشت برای استفاده از فرصت های ايجاد شده در کشورشان کرده اند.


آنچه جنبش جهانی شدن آکادميک نويد می دهد: به تدريج که سرمايه گذاری های هنگفت در آموزش، رايانه برای پرورش سرمايه ی های انسانی و رفت و آمد دانشجويان و پژوهشگران به دانشگاه های سراسر جهان تحقق می يابد عبارت از يک مرحله فرا تر رفتن از فرار مغزها به سوی گردش مغزهاست. اين بدان معنا نيست که رقابت در آموزش دانشگاهی بعضی برندگان و برخی بازندگان ايجاد نمی کند.

اما همان گونه که در مورد ساير انواع تجارت آزاد صادق است، نتيجه ی نهايي مهم است: سه مورد از مهم ترين روندهای آموزش عالی در نيم قرن گذشته ـ دسترسی انبوه، اتکای فزاينده به اصل کفايت و به نحوی بارزاستفاده از تکنولوژی ــ همه به جهانی شدن شتاب خواهد بخشيد و دليلی وجود ندارد که بُرد يک طرف آکادميک به نحوی غير قابل اجتناب به معنی باخت ديگران باشد در حقيقت، تجارت آزاد آکادميک ممکن است مهم تر از هر نوع ديگر باشد.


همه ی اين ها يک پيامد سياست گذاری روشن دارد: ملت های سراسر جهان بايد به سرعت برای کاهش مواانع آموزش عالی اقدام کنند. روندها بدون ترديد ادامه می يابند، ولی اشتباه است که در باره ی پيامدهای مثبت آن به نحوی غير واقع بينانه خوش بين بود. اما در نهايت جهانی شدن کليد پيشبرد اقتصاد دانش و ترقی جهانی است.
 

منبع : مقاله "  مسابقه ی جهانیِ جذب مغز ها در آموزش عالی " -دکتر حسن قاسم زاده

 

 

 

 

 

 
 

 

 

 
  محل اطلاع رسانی  خبرها ،کتاب های  منتشر  شده  ، دوره ها و کارگاههای  آموزشی  فلسفه کودک  

 

 

 

در صورتی که علاقمند هستید خبرهای  آموزشی از طریق پیامک برای شما ارسال شود

شماره تلفن همراه خود را در خبرنامه پیامکی ثبت فرمایید

 

 

   
       

 

   

 

 

 

  بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

All Rights Reserved

Free tracking counter
Free Web Counters