لوح فشرده  مجموعه  مقالات  سایت فکرنو  هدیه ای مناسب از طرف شما  برای مدیران اساتید دانشگاه ، کارشناسان ، دانشجویان ،  معلمان،  دانش آموزان  ، کارمندان ، خانم های خانه دار  و بسیاری دیگر از علاقمندان                                                           برای خرید لوح فشرده سایت فکرنو  به بخش فروش نرم افزار مراجعه فرمایید.                                          با تشکر   گروه علمی سایت فکرنو   

   


 

جایگاه مدار فرصت

 

   
   

www.Fekreno.org

 

 

 

 

 

 

كتاب تفكر استراتژيك را ورق مي زنم و هوشمندي استراتژيست ها را مي انديشم. ذهن ، ذهن راكدي نيست . انديشه ي استراتژيست در مدار ؛ پويا است. . نگرشي نو قرار است با بصيرتي جامع در دانش مديريت استوار گردد و در آينده اي نزديك خارج از مدار هم به درون مدار متمركز شود.....اما تا آن زمان : جهاني بيني مدار فرصت ادبيات « ديدن چيزي كه رقيب نمي بيند يا از ديد او پنهان مانده است » را به راحتي نمي پذيرد.

رقيب يا فرصت ساز است يا فرصت گير يا فرصت سوز ( به ضررخود كه جامعه را نيز متضرر خواهد كرد ). تاكنون دو بار به اهميت موضوع فرصت سازي پرداخته ايم . تا اينجاي كار تكليف رقيب مشخص شد. نكته ي مهم نديدن اوست !!

در مدار فرصت (نگرشي كه قرار است در آينده ي نزديك بينش ما باشد) فرصت ساز و فرصت گير هردو مي بينند.با اين تفاوت كه يادگيري يكي از طرفين كه با دورانديشي مي توان او را « همكار تجاري» ناميد از محيط كمتر است .

مدارفرصت «پنهان مانده » و« ناديده ها» را « ناآشنا» مي بيند. به عبارت بهتر وقتي فرصت گير مي خواهد از محيط ؛ فرصت سازي را بيآموزد بايستي به موضوعات نا آشنا بپردازد. او مي بيند اما اطلاعاتش درحدي است كه چنين موضوعاتي برايش ناآشنا است. پس فرصت گير هم مي بيند. اما آنچه از ديدش پنهان مانده يا بدليل كمبود اطلاعات است يا فقدان اطلاعات ، يا فرصت سوزي ؛ كه اينجا كاربرد « ناآشنايي» تركيبي جامع تر بجاي « پنهاني » است ، بعبارت ديگر فرصت گير چه بخواهد در وادي فرصت آفريني گام بگذارد يا فرصت سوزي را به ضرر خود (با تسري خواسته يا ناخواسته به اجتماع) پيشه سازد . مي بيند . اما اين ديدن بدليل كمبود يا نبود اطلاعات ، اشتباه در گردآوري ، تجزيه و تحليل و پردازش داده ها هنوز در مرحله ي « ناآشنايي» است .

 

ما با كاربرد « نا آشنا» بجاي پنهان مي كوشيم رگه هاي اميد را در فرصت گير زنده نگاه داريم. « ديدن موضوعاتي كه براي فرصت گير ناآشنا است» بجاي : « ديدن چيزي كه از ديدگاه رقيب پنهان مانده است» مي ماند واژه ي اجباري « بايد» : پرواضح است كه تكنولوژي برق آسا عملا يك جبر محيطي را تحميل مي كند. اما قرار نيست به زور فرصت گير ؛ ناآشناها را با خود آشنا كند . شان و جايگاه تجاري فرصت گير در مدار فرصت ، شايستگي انجام را به او القا (نه تحميل) مي كند. پس : شايسته است فرصت ساز استراتژي خود را با ديدن آنچه كه براي فرصت گير نآشناست تدوين كند» فراموش نكنيم فرصت گير در مرحله اي است كه هنوز تكاپويي براي كشف و بهره گيري از فرصت ها بعمل نياورده و به محض تكاپو (نه صرف تصميم يا شروع) در جايگاه فرصت ساز مي نشيند. چون همكار تجاري او نيز كه در اين مرحله فرصت گير شناخته مي شود با اطلاع از تكاپوي فرصت ساز شروع به تكاپو در مدار مي كند. چه بسا به مرحله اي برسد كه فضا پيمايي را خارج از مدار بفرستد و از دور فرصت ها را به نفع جامعه ي تجاري (نه فقط نفع خود) مورد تجزيه و تحليل قرار دهد.

بنابراين تفكر استراتژيك هم مي تواند در مدار قرار گيرد هم بيرون از مدار، فرصت بيآفريند.!! چنين بصيرتي در عين هدفمندي و مشاركت پذيري بسيار زيبا و اعجاب انگيز است. اينجاست كه تمام نگري انديشمند استراتژيك غوغا مي كند و علل و عوامل موفقيت را صرفا در مدار نمي بيند. فرصت گيران و فرصت سازان همچنان در مدار مي چرخند و بجاي دست و پنجه نرم كردن با یکدیگر درراستای كشف ناآشناهاي محيطي و دستیابی به ماندگاري و توسعه تلاش مي كنند. برتري مي جويند و همديگر را ياري مي رسانند. اینجا ممكن است درخصوص كاربرد « نا آشنايي» ايرادي بشرح ذيل طرح شود : « آگاهي ما از وجود موضوعات ناديده و مكتوم در محيط ، كافي است تا كاربرد ناآشنايي را زير سئوال ببرد ؛ بعبارت ديگر چنين وقوفي به وجود نياز پنهان ، بيانگر آشنايي با موضوعاتي است كه فعلا از ديد رقيب پنهان مانده و ما درپي يافتن آن هستيم» درپاسخ لازم است يادآور شويم كه چنين تفسيري از كاربرد آشنا يا ناآشنايي درست نيست.

در ادبيات مديريتي ما وقتي با نيازي آشنا مي شويم كه از حالت « ناپيدايي» خارج شود. وصرف آشنا بودن با وجود موضوعات ناديده و مكتوم (كه در محيط پيرامون ناشناخته مانده اند) توجيه كننده كاربرد واژه ي پنهان بودن نيست. با اين توضيح كه در مدار فرصت تا بوجود موضوعي پي نبريم نمي توانيم بگوييم با آن آشنا شده ايم . گفتني است كاربرد واژ ه ي تاكيدي « پنهان» ذهن را از اميد به وضوح و آشكار سازي به مراتب دور مي كند لكن واژه ي ناآشنا با يك چرخش ظريف ذهني و زباني ، بستر دستيابي به چنين موضوعاتي را هرچه بيشتر فراهم مي سازد و متوجه مي شويم « تفكر استراتژيك » در جايگاهي به مراتب بالاتر از « مدار فرصت» قرار مي گيرد تفكري كه خالق مدار است و موجب تثبيت .

 تفكر استراتژيك در پي تكاپو در ماورا ،‌كشف ناشناخته ، هم انديشي و جايگزيني فرصت بجاي گزينش تهديد از سوي همكاران تجاري است . « تفكر استراتژيك » و « مدار فرصت » در زندگي روزمره و بالاتر از آن ، حتي در ديپلماسي نيز (جهت حفظ و تحكيم روابط) كاربرد دارد. ديپلماسي مدار فرصت به سهولت نگرش {كشور} فرصت ساز را بجاي {كشور} دشمن مي نشاند. با اين توضيح كه در دانش ممكنات « تمام نگري » تفكر استراتژيك جملگی سفارتخانه ها و حافظين منافع كشورها را در چارچوب مدار فرصت مي بيند و دشمني ها را رو به دوستي (نه سازش) مي برد ! و از دوبارگی جنگ و منازعات در سطح جهان پیشگیری می کند ، بشرطي كه قدرتهاي بزرگ اقتصادي ديدگاه خود را از چارچوب تنگ « رقابت» به تكاپو در مدار فرصت تغيير دهند !! البته نكته ي اساسي در خصوص چنين تغييري زايش نوعي نگراني براي متفکرین و ايده پردازاني است كه با ترويج موضوع رقابت ، دارندگان منابع را با ترفندهاي متنوعي از قبيل جنگ فيزيكي يا رواني ، به انحاء مختلف سرگرم مي كنند و « توسعه» را به میزانی كه صلاح مي بينند، برايشان مجاز مي شمارند. درحاليكه اثربخشي مدار فرصت ( درصورت كاربست صحيح) بگونه اي است كه به سهولت كشورها را به تعامل و دوستي با يكديگر نشانيده و « جامعه ي جهاني» را بخوبي زير چتر دانش استراتژيك اداره مي كند !!! ‌

 مدار فرصت آشکارا بيانگر اين موضوع است كه در دانش ممكنات ؛ ديدگاه تداوم رقابت بويژه تدوين فرايندهاي يكسويه ( به لحاظ اداره ي جوامع بشري در سطح بين المللي) بسيار كهنه شده و جا دارد متفکرین استراتژی خود را به ساماندهي و هدايت جوامع موصوف در چارچوب مدار فرصت معطوف نمايند. درچنين شرايطي فندانسيون جمهوريت ، دموكراسي و آزادي با تاكيد بر اخلاق درچارچوب بينش فرصت آفريني براي همه ، بازبيني و تقويت شده و از بركت چنين استحكامي ملتهايي نيز كه يكروز سياست فاتحین ايجاب مي كرد پاره پاره شده و از هنگام جای گیری در مرزبندي هاي مختلف آرزومند ادغام و بازگشت به اصل و زندگی درشرايط برابر باشند، در حيطه ي مدار قرار گيرند و با بهره گيري از يكپارچگي ذهني ( نه ادغام مرز ) به حكم مليت درداخل مدار به همديگر نزديك شوند و از خارج مدار نيز به حكم انسانيت و با تفكر جهاني به تعامل و مشاركت با همنوعان بپردازند.گفتني است ، چرخش مدار براي همه فرصت آفرين بوده و جايگاه اقتصاد نيز با لحاظ توسعه و تخصيص عادلانه ي منابع تثبيت خواهد شد. . فراموش نكنيم هنر اين نيست كه فرصت ها در آن واحد ببار بنشينند. بلكه هنر اين است كه بتوانيم در شرايط سخت و طاقت فرساي محيطي سلامت نگاه خود را حفظ كنيم و در زمينه هاي مختلف نقوش ماندگار بر صفحات تاريخ بيآفرينيم. به اميد آن روز .

 

 

****

 

منبع : مقاله ارسالی " جایگاه مدار فرصت " -تهیه کننده : سامرند داودی-انتشار : سایت فکرنو -انتشار : اردیبهشت 1390

 

 

 

 

                       

 

 

 

 





 

 

               
  برای اطلاع از به روز شدن سايت  فکرنو  ، ابتدا نام و سپس  پست الکترونيکی  خود را وارد نماييد.      

 

 

 

 

         جستجو در سايت فکر نو

 

 

 

خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

سایت فکرنو-سایت خلاقیت ،نوآوری و کارآفرینی

wwww.fekreno.org